آيينها و سنتهاي قديمي هر سرزمين و دياري، يادگارهايي گرانسنگ از گذشتههاي دور مردم آن سرزمين هستند. سنتها و رسمهايي كه سينه به سينه از دوردستهاي تاريخ به امروز رسيدهاند و شايد بسياري از آنها در تاريكي گذر زمان به فراموشي سپرده شدهاند.يكي ديگر از مراسمي كه در مناطق مختلف گيلان و مازندران و الموت و طالقان در روزهاي پيش از نوروز مشاهده ميشد، حضور نوروزيخوانها بود .
ایرانیان از قدیم الایام در آستانه بهار و سال نو در هر گوشه ای از ایران طبق سنت های خاص خود به استقبال از تغییر طبیعت می رفتند .در سال های نه چندان دور نوروزخوان ها از اولین روزهای ماه اسفند هر سال تا قبل از تحویل سال جدید نوروزخوانی می كردند .
نوروزخوانان از آنجا كه نوروزخواني را در فضاي باز انجام ميدهند، ناچارند از سازهايي بهره بگيرند كه پرحجم و پرصدا باشند. بنابراين سازهايي چون دهل و سرنا در بيشتر مناطق ايران براي اين منظور مورد استفاده قرار ميگيرد. نوروزخوانان نيز داراي صدايي قوي و پرحجماند و معمولا جواناني خوشصدا هستند .
نوروزخوانان بيشتر آهنگها و نواهاي خود را در دستگاه و آوازهاي ايراني مثل چهارگاه، ماهور، دشتي، افشاري و شور گاهي به صورت تکخوان و گاهي به صورت دو نفره يا چند نفره به اجراي کار ميپردازند
محمدرضا درويشي، آهنگساز و پژوهشگر ارزنده ايراني بخصوص در موسيقي فولكلوريک درباره نوروزخواني چنين مينويسد: «نوروزخواني يا بهارخواني ازجمله آيينهاي کهن ايراني است که تا چند دهه پيش به شکل گسترده در برخي از نواحي ايران و بخصوص البرز شمالي و جنوبي (مازندران، گيلان، کومش، طالقان و...) رواج داشت و امروزه نيز به شکل خيلي پراکنده درروستاهاي دوردست اين نواحي مشاهده ميشود . »
به گواهی تاریخ برخی از شاهك ها و خاندان های ملوك الطوایفی كه در مناطق البرز شمالی حكومت می كردند به نوعی بازمانده سلسله هایی چون ساسانی بودند كه حفظ بسیاری از مناسك و آیین های عصر ساسانی را مایه مباهات و فخر خود می دانستند و به همین دلیل بر اجرای این آیین های پایدار مانده اند كه یكی از آنها سنت «نوروزی خوانی» است. با نگاهی به اشعار و آوازهای نوروزخوانان می توان دریافت كه رگه های باستانی و دینی با هم مسیر تاریخ را بعد از قرن ها تا به امروز طی كرده اند.
نوروزخوانان با خواندن این اشعار ضمن تطبیق و تلفیق دیدگاه های اسلامی با معارف و سنت های قدیمی، به بازسازی این سازه پرداخته و آن را با تحولات فكری و فرهنگی جامعه اسلامی همسو ساختند.
نوروزخوانیها از نظر مضمون و نحوه اجرا به بخشهای مختلفی همچون امام خوانی، توصیف خوانی، مدح خوانی، هجو خوانی، بداهه پردازی و ... قابل تقسیم است. امام خوانی تقریباً در تمام نمونههای شنیده میشود.
اشعار نوروزخوانان از چهار محور برخوردار است: اول: نام و یاد خدا و اولیای دین؛ دوم: آمدن نوروز سلطان؛ سوم:آرزوی سلامتی و طول عمر و رفع بلا برای مردم؛ چهارم: نوید دادن بهار و زندگی نوین.در كمتر شعری از اشعار نوروزخوانی است كه نام و یاد خدا و اولیای او نباشد؛
گروه نوروزی خوانها اغلب نخست شعر دوازده امام را می خواندند و به ترجیع بند که می رسیدند ترجیع را دونفری تکرار می کردند. بعد از آن شعر نوروز و نوسال را می خواندند. شعر دوازده امام آهنگی داشت با ریتمی دیگر گونه از ریتم نوروز و به زبان فارسی سروده و خوانده می شد. شعر نوروز و نوسال آهنگی بهاری داشت و به زبان فارسی و طالقانی خوانده می شد و معمولأ این گونه آغاز می شد: « فصل بهاران بیامه/ گل در گلستان بیامه/ مژده دهید ای دوستان/نوروز سلطان بیامه» یک نفر از آنها کولباری بر دوش داشت که هدیه های مردم را در آن جمع می کرد. مردم آمدن نوروزی خوانها را به خانه خود شگون می دانستند و به آنها برنج و تخم مرغ و شیرینی و پول و چیزهای دیگر می دادند.
باور عمومی بر این بود که این هدیه ، نوعی صدقه و برای رفع بلا است.
متن شعر دوازده امامی:
همی خوانم امام اولین را
شه کشور امیرالمومنین را
وصی و جانشین یعنی علی (ع) را
به یاسین و الف ؛ ل ( الف لام ) و به فیروز
دهید مژده که آمد عید نـــــــوروز
امام دومین هم دسته ی گل
شفاعت می کند او بر سر پل
حسن بابش سوار است او به دلدل
به یاسین و الف ؛ ل ( الف لام ) و به فیروز
دهید مژده که آمد عید نـــــــوروز
امام سومین شاه جهان است
بود نامش حسین شاه یگانه ست
محمد را بمحراب می رساند
به یاسین و الف ؛ ل ( الف لام ) و به فیروز
دهید مژده که آمد عید نـــــــوروز
امام چارمین زین العباد است
گل باغ حسین اما مراد است
به یاسین و الف ؛ ل ( الف لام ) و به فیروز
دهید مژده که آمد عید نـــــــوروز
امام پنجمین پنجاه بلا را
بگردان دور از این دولتسرا را
خصوصا هم از این دولتسرا را
به یاسین و الف ؛ ل ( الف لام ) و به فیروز
دهید مژده که آمد عید نـــــــوروز
امام ششمین شاه مدینه
الهی نوجوانت بد نبینه
الهی نوجوانت خیر ببینه
گل عشرت به کام دل بچینه
به یاسین و الف ؛ ل ( الف لام ) و به فیروز
دهید مژده که آمد عید نـــــــوروز
امام هفتمین موسای کاظم
ز نور او منور گشته عالم
چو بلبل در قفس تاکی بنالم
به یاسین و الف لام و به فیروز
دهید مژده که آمد عید نوروز
امام هشتمین شاه خراسان
بکن تلخی ی جان کندن تو آسان
بهار آمد همه جا شد گلستان
به یاسین و الف ؛ ل ( الف لام ) و به فیروز
دهید مژده که آمد عید نـــــــوروز
امام نُه قدم آید به میدان
ملائک بر سرش خوانند قرآن
یقین دین محمد برقرار است
علی در خدمت پروردگار است
به حق حرمت آیات قرآن
تو صاحبخانه راخوشحال گردان
به یاسین و الف ؛ ل ( الف لام ) و به فیروز
دهید مژده که آمد عید نـــــــوروز
امام ده در این دنیای فانی
نگهدار زمین و آسمانی
بده بر صاحبخانه زندگانی
الهی صاحبخانه در نمانی
به یاسین و الف ؛ ل ( الف لام ) و به فیروز
دهید مژده که آمد عید نـــــــوروز
امام یازدهم در روز محشر
شفاعت می کند او با پیمبر
به حکم خالق و خلاق داور
به یاسین و الف ؛ ل ( الف لام ) و به فیروز
دهید مژده که آمد عید نـــــــوروز
امام دوازدهم مهدیش نام است
تمام کل عالم را امام است
بدانید حضرت صاحب زمان است
به یاسین و الف ؛ ل ( الف لام ) و به فیروز
دهید مژده که آمد عید نـــــــوروز
خدایا صاحبخانه را خوشحال گردان
جوانان ورا داماد گردان
عروسش صاحب اولاد گردان
به یاسین و الف ؛ ل ( الف لام ) و به فیروز
دهید مژده که آمد عید نـــــــوروز
... .................................................
هوا سرد است و بگرفته صدایم
که چند تا مرغانه باشد دوایم
ایا همشیره ی فرخ لقایم
بکش زحمت بیار عیدی برایم
جوانت خیر ببینه از دعایم
..... .......................................
غالبا پس از وصف دوازده امام (ع) ، تا حق خویش ( منظور صله خویش ) را از صاحبخانه ها نمی گرفتند مثل : گندم، بلغور،نان ، تخم مرغ ، پول و ... اشعار را این بار با وصف صاحبخانه و اهل بیت او را ادامه می دادند : ¯
اول نمایم من سلام
بعد از این گویم کلام
بر اهل خانه بالتمام
چه از پیر و چه از جوان باد بهاران بیامه
نوروزی سلطان بیامه
مژده دهید به دوستان
گل به گلستان بیامه
به به عجب دستگاه تو
بر منزل و بر مآوای تو
لعنت بر آن بدخواه تو
باد بهاران بیامه
نوروزی سلطان بیامه
مژده دهید به دوستان
گل به گلستان بیامه
مشدی ( مشهدی ) خانم با خدا
گل پسر کنی زوما (داماد)
او را بری حمام شا (شاه )
دو دست شمع یک دست حنا
باد بهاران بیامه
نوروزی سلطان بیامه
مژده دهید به دوستان
گل به گلستان بیامه
مشدی ( مشهدی ) آقای با ایمان
تی دست ببر جیف ( جیب) میان
تو در بیار پنج تا قَران
کرم کن به نوروزه خوان
رد نمی شم هیچ دودمان
علی الخصوص این دودمان
باد بهاران بیامه
نوروزی سلطان بیامه
مژده دهید به دوستان
گل به گلستان بیامه
......
دیگر نمونه ها:
......
قدم قدم آیم بیرون
آیم خدمت آقایون
چه از پیر و چه از جوون
نوروز سلطان آمده
گل در گلستان آمده
ای مشتی عموی با ایمون
شدی سوار مادیون
به به از این جفت کوتر ( کبوتر)
تو نبینی داغ دختر
به به از این یه جفت خروس
تو نبینی داغ عروس
نوروز سلطان آمده
گل در گلستان آمده
بالا خانه رو فرش کنین
سمور ( سماور) برنج رو تش ( آتش ) کنین
توتک حلوا را رج ( ردیف) کنین
تا ما بیاییم مبارک باد
نوروز سلطان آمده
گل در گلستان آمده
گسترده ترین و عمومی ترین انواع موسیقی آوازی و نسبتاً قدیمی دره ی طالقان را نوروزخوانی ها و یا نوروز نو سال ها تشکیل می دهند، نوروز خواني يكي از مراسم مربوط به روزهاي پاياني سال است و در واقع جزيي از مراسم استقبال سال نو بشمار ميرفت.نوروزخوانی های دره ی طالقان از نظر مضمون با انواع نوروزخوانی های دیگر مناطق شمال و جنوب البرز تفاوت چندانی ندارند و نحوه ی اجرای مراسم نوروزخوانی نیز در این مناطقه مشابه این آواز مناسبتی و نوروزی در سایر نواحی البرز است.
ذر باریکان نیز از خدود دو هفته مانده به عید نوروز خوانان مژده بهار ار می آوردند.حشور این گروه در روستا پس از یکدوره سه چهار ماه خطان و بی تحرکی موجی از شادی را به همراه می اورد. کودکان و و جوانان از گروههائی بودند که در پی نوروز خوانان منزل به منزل و کو به کوی می رفتند.
بررسی و تحقبق:ف.باریکانی